نقد و بررسی رویکرد تومیست های تحلیلی به ویژه آنتونی ِکنی به وجودشناسیِ توماس آکوئینی

نویسندگان

حسن احمدی زاده

چکیده

احیاء اندیشه های فلسفی و کلامی توماس آکوئینی در دوره ی مدرن، همواره یکی از دغدغه های اندیشمندانی بوده که پاسخ بسیاری از معضلات فلسفی و الهیاتی عصر جدید را تنها در آثار او دست یافتنی می دانستند. این نحوه ی نگرش به اندیشه های توماس که از دیرباز تاکنون، به تومیسم مشهور بوده است، از اواسط قرن بیستم، با پدید آمدن رویکردی نوپا به تفکر توماس با عنوان تومیسم تحلیلی، عصر تازه ای از تومیسم را رقم زد. تومیست های تحلیلی با بهره گیری از فلسفه ی تحلیلی به ویژه مبانی فلسفی و منطقی فرگه، تفسیرهای خاصی از اندیشه های فلسفی توماس آکوئینی ارائه کرده اند که توجه جدی دیگر طرفداران تفکر توماس را به خود برانگیخته است. این جریان نوظهور، با آنتونی کنی و تفسیرهای او بر آثار توماس به اوج خود رسید. آنتونی کنی با اتخاذ نگرشی فرگه ای نسبت به وجودشناسی توماس، تلاش کرد تا تناقضات و چالش های پیش روی نظریه ی وجود در فلسفه ی توماس را بنمایاند و وجودشناسی او را حاوی نظریه هایی در خصوص وجود نشان دهد که از ارزش فلسفی چندانی برخوردار نیستند. در این جستار، به تفصیل، به نقد و بررسی رویکرد تحلیلیِ آنتونی کنی به وجودشناسی توماس آکوئینی خواهیم پرداخت.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

نقد و بررسی رویکرد تومیست‌های تحلیلی به ویژه آنتونی ِکنی به وجودشناسیِ توماس آکوئینی

احیاء اندیشه‌های فلسفی و کلامی توماس آکوئینی در دوره‌ی مدرن، همواره یکی از دغدغه‌های اندیشمندانی بوده که پاسخ بسیاری از معضلات فلسفی و الهیاتی عصر جدید را تنها در آثار او دست‌یافتنی می‌دانستند. این نحوه‌ی نگرش به اندیشه‌های توماس که از دیرباز تاکنون، به تومیسم مشهور بوده است، از اواسط قرن بیستم، با پدید آمدن رویکردی نوپا به تفکر توماس با عنوان تومیسم تحلیلی، عصر تازه‌ای از تومیسم را رقم زد. توم...

متن کامل

بررسی و مقایسۀ جایگاه وجودشناسی و معرفت‌شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می‌کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می‌دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی‌کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن‌جا که ارسطو از عقل به‌ صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیی...

متن کامل

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

متن کامل

بررسی و مقایسۀ جایگاه وجودشناسی و معرفت شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین...

متن کامل

توماس آکوئینی و فلسفه

در تبیین اندیشة توماس عده‌‌ای آن را نمونة اعلای فلسفة مسیحی و فلسفة جاویدان خوانده‌اند و عده‌‌ای دیگر نیز او را متکلمی کامل نامیده‌اند و بر هماهنگی کامل میان عقل و ایمان در آثار او تأکید کرده‌اند. در این مقاله، سعی شده تا نشان داده شود که اندیشة توماس را نمی‌توان یک فلسفه دانست و اصطلاح فلسفة مسیحی برای آن مناسب نیست. توماس سعی کرد مسیحیت پولسی-یوحنایی را، علی‌رغم تقابلی بنیانی، با تفکر مشائی ج...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید


عنوان ژورنال:
فلسفه

ناشر: دانشکده ادبیات وعلوم انسانی

ISSN 2008-1553

دوره 42

شماره 1 2014

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023